نقطه ورود به معامله چقدر مهم است؟
گروهی از محققان دانشگاه دو گروه از تریدرها را مورد بررسی قرار دادند: گروه اول معامله گران عادی و گروه دوم معامله گرانی که در یک سخنرانی 3 ساعته در مورد مدیریت ریسک و حجم پوزیشن شرکت کرده بودند. سپس، به همه معامله‌گران نقاط ورود به معامله مشابهی داده شد و تنها چیزی که می‌توانستند تغییر دهند، ریسک و حجم پوزیشن بود. نتایج شگفت انگیز بود:
- 8 نفر از 20 معامله گر (40٪) از گروه اول و در گروه دوم، تنها 2 نفر از 32 معامله گر (6%) تمام پول خود را از دست دادند.
- حجم معاملات گروه اول به طور متوسط بزرگتر و تریدرهایی که پوزیشن های کوچک‌تری داشتند از سایرین دارای عملکرد بهتری بودند.
این مطالعه به خوبی نشان می‌دهد که عملکرد تریدرها با مدیریت ریسک ارتباط بسیار بیشتری دارد تا به ورود. روانشناسی پشت این مساله که چرا معامله‌گران معمولا ریسک زیادی می‌کنند، یعنی عقب افتادن پس از ضرر، احساس اعتماد به نفس بیش از حد یا داشتن انتظارات غیر واقعی، در اینجا نیز نقش مهمی ایفا می کند.
قوانین خوب هستند اگر مسلط باشید!
داشتن قوانین معاملاتی و برنامه ریزی معاملات اهمیت زیادی دارند. با این حال، هنوز باید قیمت فعلی را در چارچوب کلی بازار ببینید. ممکن است بر اساس قوانین استراتژی خود سیگنالی دریافت کنید، اما اگر ساختار کلی قیمت و کل بازار از ایده ترید شما پشتیبانی نمی کند، باید باز هم صبر کنید. اینجاست که خیلی ها شکست می خورند: ایجاد و پیروی از قوانین خود به صورت وسواس گونه و در عین حال داشتن بصیرت در بررسی ساختار قیمت. قوانین باید به عنوان فیلترهایی در نظر گرفته شوند که جلوی ورود شما به معاملات اشتباه را می گیرند و نباید آنها را با محرک های ورود خودکار اشتباه گرفت.
از ترید بر اساس نظرات اجتناب کنید!
داشتن نظر در مورد یک نمودار یا یک روند خوب است، اما باید دقت داشته باشید که نظرات هیچ ارتباطی با نحوه انتخاب معاملات شما ندارند. هرگز به خود اجازه ندهید که تنها بر اساس یک عقیده وارد معامله شوید. همیشه بررسی کنید که هنوز در محدوده سیستم معاملاتی خود عمل می کنید یا خیر. بزرگترین اشتباه معامله گران این است که می خواهند همیشه در یک معامله باشند. با این حال، معامله فقط در صورتی باید انجام شود که بر اساس قوانین استراتژی شما باشد.
از انجام معاملات بر اساس حدس و گمان یا حس خوشایندی که به شما می دهند باید اجتناب شود چراکه نتایج متناقضی به بار می آورند. حس خوشایند دلیلی برای ورود به معامله نیست. همیشه باید قادر باشید تا در مورد علت ورود خود به یک معامله استدلال کنید. فقط زمانی ترید کنید که سیستم شما به شما بگوید.
