معامله گران موفق چگونه اهداف خود را تعیین می کنند؟
فقط با داشتن برنامه است که میتوانیم به اهدافمان دست یابیم، برنامه ای که باید به شدت به آن ایمان داشته باشیم و بر اساس آن عمل کنیم چون هیچ مسیر دیگری برای موفقیت وجود ندارد. (پابلو پیکاسو)
افراد موفق دنیا در ظاهر، ممکن است به نظر برسد که هیچ چیز مشترکی ندارند. در آغاز قرن بیستم، پابلو پیکاسو یک هنرمند فقیر بود که نمیتوانست نقاشیهایش را در پاریس بفروشد. پنجاه سال بعد، بروس لی کالج را رها کرد تا به رویای خود مبنی بر راه اندازی یک استودیوی هنرهای رزمی جامه عمل بپوشاند. کمتر از یک دهه پس از مرگ بروس لی، تونی رابینز کار خود به عنوان سرایدار در کالیفرنیای جنوبی را شروع کرد. این افراد پس چگونه بر چالش ها غلبه کردند و به یکی از موفق ترین افراد جهان تبدیل شدند؟ پاسخ ممکن است شما را شگفتزده کند!
دلیل مهم که چرا تعیین هدف به درستی کار نمیکند
در سال 1988، دو محقق دانشگاه اثرات بلندمدت تعیین اهداف را در طول سال جدید مطالعه کردند. آنها دریافتند که تنها 8 درصد از شرکتکنندگان توانستند به اهداف خود برسند، در حالی که 80 درصد از کسانی که مورد مطالعه قرار گرفتند نتوانستند تصمیماتی که در سال نو گرفته بودند را انجام دهند.
مانند بسیاری از ما، آن شرکت کنندگان هم رویاهایی برای آینده خود داشتند. از کاهش وزن و بهبود سلامت گرفته تا تغییرات در زندگی و روابط، اکثریت قریب به اتفاق اهداف آنها حول محور مسائل شخصی بود که میتوانست به راحتی در سال آینده به آنها رسیدگی شود و با این حال، تنها 8 درصد موفق شدند. محققان به سرعت دریافتند که انتظارات غیر واقعی شرکت کنندگان نقش بزرگی در شکست آنها در دستیابی به اهدافشان داشته است. برای رسیدن به رویاهای بزرگ، آنها به برنامههای بزرگی نیاز داشتند که به آنها کمک کند تا گامهای عملی در جهت دستیابی به یک نتیجه موفقیتآمیز بردارند، اما این برنامهها هرگز اجرا نشدند.
بنابراین اگر میخواهید به عنوان یک معاملهگر شغل موفقی بسازید، باید فراتر از هدفگذاری (و بهویژه فراتر از اهداف پولی) پیش بروید. هدف بلندپروازانه تنها اولین قدم است اگر متعهد به دستیابی به مسایل بزرگ باشید. مراحل بعدی توسط استراتژی شخصی شما تعریف می شود و برای موفقیت شما بسیار مهم هستند. چرایی و هدف خود را مشخص کنید.
این درسی است که تونی رابینز، بروس لی و پابلو پیکاسو در اوایل کار خود دریافتند:
اهداف قابل اندازه گیری + اقدام مداوم = نتایج موفقیت آمیز
به قول آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده مشهور جهان: “هدف بدون برنامه فقط یک آرزو است.”
راهی هوشمندانه برای دستیابی به اهداف
برای دههها، مربیان آمادگی ذهنی و مدرسین توسعه شخصی اصرار داشتند که راز تعیین اهداف مؤثر را در اختیار دارند درحالیکه اغلب اوقات، توصیههای آنها با دیگر افراد پیشگام در تضاد بود، مثلا: هدف شما خیلی بلندپروازانه است یا به اندازه کافی بلندپروازانه نیست. هدف شما باید یک راز باشد، باید هدف خود را با همه کسانی که می شناسید در میان بگذارید. هدف شما باید به شما انگیزه دهد، هدف شما باید تا حد امکان چالش برانگیز باشد و مواردی این چنینی.
خوشبختانه، محققان روانشناسی مطالعات متعددی را انجام دادهاند که نقاط قوت واقعی هدفگذاری را بررسی میکنند و نتایج آنها با شیوههایی که موفقترین افراد جهان برای رسیدن به موفقیت استفاده کردهاند، مطابقت دارد.
جورج تی دوران در مقاله خود توضیح داده است که یک هدف مؤثر باید دارای ویژگی های زیر باشد:
- باید خاص باشد، با توضیح واضح برای آنچه می خواهید به انجام برسانید، برای چه کسی قرار است آن را به انجام برسانید، و مقداری که می خواهید در نتیجه دستیابی به آن هدف کسب کنید، خرج کنید یا به اشتراک بگذارید. مثلا: من می خواهم 100 هزار دلار درآمد داشته باشم تا بتوانم درآمد خانواده ام را افزایش دهم و زمان بیشتری را با خانواده خود بگذرانم (و توضیح بدهید که چرا؟)
- باید قابل اندازه گیری باشد، با اهداف کوچکتری که به شما امکان می دهد پیشرفت خود را پیگیری کنید و در صورت دور شدن از مسیر، تغییراتی را انجام دهید. مثلا: من می خواهم 100 هزار دلار در 36 ماه به دست بیاورم.
- باید برای شما قابل دستیابی باشد، حتی اگر به این معنی باشد که باید به خودتان فشار بیشتری بیاورید. بهترین راه برای اطمینان از این موضوع، ایجاد یک سری مراحلی است که به شما در دستیابی به هدفتان کمک می کنند، مانند شرکت در کلاسهای آموزشی یا مثلا شروع به ثبت همه معاملاتم میکنم، عملکرد معاملاتم را بررسی میکنم و حداقل 1 ساعت در روز را صرف کار روی خودم میکنم.
- باید واقعی باشد یا با منابع فعلی شما (یا منابعی که در دسترس شما هستند) قابل دستیابی باشد. اگر نمی توانید به طور واقع بینانه با بودجه، شبکه اجتماعی یا بازه زمانی فعلی به هدف خود برسید، ممکن است مجبور شوید تغییراتی را برای شروع کوچک و تلاش برای رسیدن به دستاوردهای بزرگتر ایجاد کنید. مثلا: من X دلار را در حساب معاملاتی خود سرمایه گذاری خواهم کرد و هر ماه X دلار را به حساب معاملاتی خود اضافه می کنم تا زمانی که میانگین اندازه سرمایه من به 1000 دلار برسد. در نتیجه، رسیدن به هدف من برای کسب درآمد 100 هزار دلار قابل انجام است.
- دارای زمان بندی باشد و با یک بازه زمانی دقیق که با تاریخ شروع و تاریخ پایانی که باید به آن پایبند باشید محدود شود. مثلا: من از اول تابستان شروع خواهم کرد و پیشرفت خود را در بازه سه ماهه اندازه گیری می کنم. علاوه بر این، به صورت هفتگی ژورنال معاملاتی خود را مرور خواهم کرد.
اما آیا هدف گزاری هوشمند، موثر است؟
بر اساس جدیدترین مطالعات روانشناسی، کاملا موثر هستند! بر اساس یک بررسی روانشناختی در مورد تأثیرات هدفگذاری بر عملکرد، مشخص شده است که اهداف خاص و چالشبرانگیز منجر به عملکردی بالاتر نسبت به اهداف آسان، اهداف بهترین خود را انجام دادن یا اصلا نداشتن هدف شده اند. مطالعه دیگری نشان داده است که 76 درصد از شرکت کنندگانی که اهداف و اقدامات خود را یادداشت کردند و پیشرفت هفتگی خود را برای دوستی شرح دادند، با موفقیت بیشتری به اهداف خود دست یافتند.
پس آیا برای شروع آماده اید؟
اکنون زمان مناسب برای تنظیم اهداف هوشمند است. اهداف حرفه ای خود را به عنوان یک معامله گر تنظیم کنید و گام های قابل اندازهگیری برای انجام آنها بردارید.